"NaDaRi HiCh GoNaHi JoZ Ke BaR MaN DeL NeMiBaZi ! BeKoSh DeL Ra ShaHaMaT KoN MaRa Az GhoSe RaHaT KoN"

t0 GhaM DaR SheKLe AvaZi       ShoKoOHe OJe ParVaZi

BeKoSh DeL Ra ShaHaMaT KoN MaRa Az GhoSe RaHaT KoN ... ShoDaM AnGoSh NaMaYe KhaLGh MaRa t0 DarS EbRaT Kon ... BeKoN HaRFe MaRa BaVaR NaYaBi Az MaN AsheGhTaR ...

وقتشه از عشق تو دل بکنم
مثل تو که رو دلت پا می ذاری
می خوام این روزا مال خودم باشم
این مهم نیست که من رو دوست نداری
دیگه فرقی واسه من نمی کنی
انگاری بود و نبودت یکی
تا می یام دوباره عاشقت بشم
می بینم پشت سرم تاریکی
خواب چشمام رو حروم کردی رفیق
گل می خواستم توکه خار بودی رفیق
من ساده تو رو ناجی می دیدم
تو برام طناب دار بودی رفیق
خوش به حال دل دیوونه ی من تو رو نشناخته عبادت می کنه
داره ذره ذره می می ره ولی به ندیدن تو عادت می کنه
خوش به حال تو که عاشق نشدی من رو بی بهونه تنهام می ذاری
وقتشه دل رو به دریا بزنم
این مهم نیست که من رو دوست نداری.....

آدم وقتی که میمیره آزاد میشه,آزاده آزاد

دیگه نه از عشق خبری هست,نه از غم, نه از پول, نه از

دیگه حتی مریضم نمیشی که کسی نیاد عیادتت

دیگه غصه هم نداری که بری یه گوشه زانوهاتو از تنهایی بغل کنی

دیگه عاشقه کسی نمیشی که عاشقت نباشه

دیگه به کسی راست نمیگی که بهت دروغ بگه یا دروغ بگی که راست بشنوی

دیگه دلتم واسه کسی تنگ نمیشه

دیگه غرورم نداری که وقتی یک نفر بهت توهین کرد ناراحت بشی

دیگه حتی به اونایی هم که دوسشون داری نمیتونی بگی ... دوستت دارم
چیه؟ ناراحت شدی؟...یاد غمهات افتادی؟...یا شاید گناهات؟...یا دلهایی که شکستی؟

اصلا بیا یه کاری کنیم...بیا نمیریم

بیا زنده بمونیم ولی ادم باشیم

چقدر سخته وقتی عاشق شدي و ازت پرسيدن جرمت چيه؟؟؟ بگي : عشق
چقدر سخته وقتي كه كادو تولدت كه هميشه كلي واست عزيزه بي وفايي باشه
چقدر سخته وقتي كسي كه دلت رو اسير كرده جواب نگاه عاشقانه تو رو نده
چقدر سخته وقتي عاشق كسي باشي كه از عشق چيزي نمي دونه .....

مطمئن باش و برو
مطمئن باش و برو ... ضربه ات کاری بود
دل من سخت شکست
و چه زشت به من و سادگی ام خندیدی
به من و عشقی پاک که پر از یاد تو بود
و به یک قلب یتیم که خیالم می گقت تا ابدددددددددددد مال تو بود

و برو
تو برو تا راحتر تکه های دل خود را آرام آرام سر هم بند زنم

 همیشه فکر می کردم اگه یه روز نباشی می میرم ... اما من نمردم من داغون شدم ... خیلی دلم می خواد بگم فراموشت کردم .. ولی واقعیت اینه که نمی تونم فراموشت کنم . خیلی دلم می خواد خوابتو ببینم ولی از وقتی که رفتی چشمام خیسه و خواب به چشمام نمیاد . یادته اشکامو پاک می کردی ؟ می خوام بخوابم خوابتو ببینم ....

تنها چیزی که در دنیا از ما باقی می ماند... خاطره است خاطره ای که با آن زندگی کرده ایم... و در قاب خالی دلمان به آن جا داده ایم .....

 

اي مرغ سحر عشق ز پروانه بياموز كان سوخته را جان شد و آواز نيامد اين مدعيان در طلبش بي خبرانند كان را كه خبر شد خبري باز نيامد


هرگاه دلت هوايم را کرد، به آسمان بنگر و ستارگان را ببين که همچون دل من در هوايت مي تپند

دلم همچو آسمان، پر از ابرهاي باراني است، اي کاش دلم امشب بگريد، شايد که بغض عشق در چشمانم بشکند....
خدايا مگذار نفسم چراگاه شيطان شود، اگر چنين است جانم بستان که بار گناهم از اين سنگين تر نشود

انسان چيست ؟ شنبه : به دنيا مي آيد . يكشنبه : راه مي رود . دوشنبه : عاشق مي شود . سه شنبه : شكست مي خورد . چهارشنبه : ازدواج مي كند . پنج شنبه : به بستر بيماري مي افتد. جمعه : مي ميرد


آدم وقتي عاشق شد ... حتي يه لحظه هم عشقش رو نميذاره و بره ... ! اگه اين كارو كرد ... اون عشق نيست ...آدم وقتي عاشق شد ... چشمش خود به خود روي همه بسته ميشه ... ! اگه نشد ... اون عشق نيست ...آدم وقتي عاشق شد ... فقط صلاح و خوبيه عشقش رو ميخواد ... !اگه غير از اين بود ... اون عشق نيست ...آدم وقتي عاشق شد ... يه لحظه نميتونه غم عشقش رو ببينه و آروم بگيره ... ! اگه غير از اين شد ... اون عشق نيست
.
ظ): روزها منتظر يه قاصدك تا خبري برايم بياورد ولي قاصدكها هم نشاني من را گم كرده اند...... شبها آسمان را نگاه مي كنم تا شايد بتوانم نشونيشو از ستاره ها بگيرم ولي ستاره ها هم يادشون رفته نيم نگاهي به زمين بندازن تا نگاه يه منتظر را ببينند.....

شبي پرسيدمش از بي قراري‌‌‌‌، به غير از من کسي را دوست داري؟دو چشمش از خجالت بر هم افتاد‌‌، میان گریه هایش گفت:آری...

ناکامي يعني تاخير نه شکست مسير انحرافي موقت است نه کوچه بن بست!!

از ديروز درس بگير در امروز زندگي کن به فردا اميدوار باش.....

ميميرم برات اخر يه روز خودم مي شم فدات ‌‌،میمیرم برات،میمیرم برات من کشته ی ناز نگات....

محبوبم ، اشکهایت را پاک کن!زیرا عشقی که چشمان ما را گشوده وما را خادم خویش ساخته ،موهبت صبوری و شکیبایی رانیزبه ما ارزانی میدارد. اشکهایت را پاک کن و ارام بگیر،زیرا ما با عشق میثاق بسته ایم وبرای ان عشق است که رنج نداری،تلخی بی نوایی ودردجدایی را تاب می اوریم.....


ای کسی که وجودم ز وجود پر وجودت به وجود آمده است، من ز قربان وجودی که وجودم ز وجودش به وجود آمده است. (دوستت دارم عزيزم)

هرگز نديدم به کسي لبخند زيباي تورا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌،هرگز نمي گيرد کسي در قلب من جاي تو را.....

تنهاارزوم همینه تایادم نرفته راستی، کاش یه روز بهم بگی که من همونم که می خواستی.....

دق می کنم چون تو رو سیر ندیدمت.وای به حال روزی که قناری بیاد بگه دیگه دوستم نداری

ديروز تمام خاطرات با تو بودنم را دور ريختم و امروز هر چه مي گردم خودم را پيدا نمي کنم ....

هنگاميکه از جاده هاي شب عبور ميکني هرگز در اين انديشه مباش که خورشيد براي تو بيگانه طلوع خواهد کرد و قلبي که به هوس گفت : دوستت دارم بدان که هرگز معني لغت عشق را نخواهد داشت

کاش وقتي تقديم تو شد هستي من مي سپردم که مواظب باش جنس اين جام بلور است ....پر از عشق و غرور است... مبادا که ترک بردارد مي شکند....

گفتی عاشقه بارونی ولی وقتی بارون مياد چتر ميگيری بالای سرت، ميگی عاشقه برفی ولی طاقت يه گولّه برفم نداری، ميگی پرندهارو دوست داری ولی ميندازيشون تو قفس، ميگی عاشقه گلهايي ولی خيلی راحت از شاخه جداشون ميکنی، انتظار داری نترسم وقتی ميگی عاشقمی. ولی با هميه اين تفاسير دوست دارم....

 زیباترین حرفت را بگو شکنجه ی پنهان سکوتت را آشکاره کن. و هراس مدار از آن که بگویند ترانه ای بیهوده میخوانید. چرا که ترانه ی ما ترانه ی بیهوده گی نیست. چرا که عشق حرفی بیهوده نیست. حتی بگذارآفتاب نیز بر نیاید به خاطر فردای ما چرا که عشق خود فرداست خود همیشه است. بیش ترین عشق جهان را به سوی تو می آورم. از معبر فریاد ها و حماسه ها چرا که هیچ چیز در کنار من از تو عظیم تر نبوده است که قلبت چون پروانه ای ظریف و کوچک و عاشق است

زیباترین حرفت را بگو شکنجه ی پنهان سکوتت را آشکاره کن. و هراس مدار از آن که بگویند ترانه ای بیهوده میخوانید. چرا که ترانه ی ما ترانه ی بیهوده گی نیست. چرا که عشق حرفی بیهوده نیست. حتی بگذارآفتاب نیز بر نیاید به خاطر فردای ما چرا که عشق خود فرداست خود همیشه است. بیش ترین عشق جهان را به سوی تو می آورم. از معبر فریاد ها و حماسه ها چرا که هیچ چیز در کنار من از تو عظیم تر نبوده است که قلبت چون پروانه ای ظریف و کوچک و عاشق است

اي كاش كودك بودم ،تا بزرگ ترين شيطنت زندگيم نقاشي روي ديوار بود. اي كاش كودك بودم ، تا از ته دل مي خنديدم، نه اينكه مجبور باشم همواره تبسمي تلخ بر لب داشته باشم. اي كاش كودك بودم ، تا در اوج ناراحتي و درد با يك بوسه تو، همه چيز را فراموش مي كردم

آسمون منو تو يه مدته سياه شده گفتن دوست دارم كم شده كيميا شده اون غروري كه گذاشته بوديمش يه جاي دنج اومده باز توي قلب من وتو خدا شده اون حسادت هايي كه اول طعم عاشقي رو داشت حالا انگار ارزشش قد يه ادعا شده اون دسا كه داده بوديم توي رويامون به هم تقصير كيه نمي دونم ولي رها شده ما قرار نبود مثل بقيه زندگي كنيم چرا حرف هامون مث تموم آدما شده گنبد عشق منو تو ضريحاش طلايي بود طلا ها ريخته و جنس گنبدا بلا شده ما رو چشمون زدن ما كه با هم بد نبوديم ما چه تقصيري داري ....

 من پذیرفتم که عشق افسانه است این دل درد آشنا دیوانه است می روم شاید فراموشت کنم با فراموشی هم آغوشت کنم می روم از رفتن من شاد باش از عذاب دیدنم آزادباش گر چه تو تنها تر از ما می روی آرزو دارم ولی عاشق شوی آرزو دارم بفهمی درد را تلخی بر خوردهای سرد رااااا

 نمي نويسم ..... چون مي دانم هيچ گاه نوشته هايم را نمي خواني! حرف نمي زنم .... چون مي دانم هيچ گاه حرف هايم را نمي فهمي! نگاهت نمي کنم ...... چون تو اصلاً نگاهم را نمي بيني! صدايت نمي زنم ..... زيرا اشک هاي من براي تو بي فايده است! فقط مي خندم ...... چون تو در هر صورت مي گويي من ديوانه ام

 ویلیام شكسپیر میگه : زمانی كه فكر می كنی تو 7 تا آسمون 1 ستاره هم نداری یكی یه گوشه دنیا هست كه واسه دیدنت لحظه شماری می كنه...

سر گشته ام از این همه راهی که ندارم گاهی که تو را دارم و گاهی که ندارم من مانده ام و لایق تیغی که نبودم من مانده ام و فرصت آهی که ندارم ...

دلم تنگ است دلم تنگ است دلم اندازه حجم قفس تنگ است سکوت از کوچه لبریز است صدایم خیس و بارانی است نمی دانم چرا در قلب من پاییز طولانی است ....

دير گاهيست كه تنها شده ام قصه غربت صحرا شده ام -  وسعت درد فقط سهم من است بازهم قسمت غم ها شده ام   ۰ دگر آيينه ز من بي خبر است كه اسير شب يلدا شده ام      ۰من كه بي تاب شقايق بودم همدم سردي يخ ها شده ام  ۰ كاش چشمان مرا خاك كنيد تا نبينم كه چه تنها شده ام....

از عشق پرسیدم نام دیگر تو چیست؟ زبان سرخش را در آورد و گفت: "سر سبزی که بر باد می رود...

از اينكه سالها در انتظار تو باشم پير نمي شوم... از اينكه به اندازه انتظارم نباشي شكسته مي شوم ...

صدايم در برابر صدايت بي صداست، چشمانم در برابر چشمانت نابيناست، خنده هايم در كنار خنده هايت خاليست، پس بدان بي تو هيچم، تنهايم نگذار تا با تو هم آواز شوم

شيشه ي پنجره را باران شست... از دل من اما... چه كسي ، نقش تو را... خواهد شست...؟؟

armin

زندگي رسم خوشايندي نيست زندگي اجبار است لاجرم بايد زيست

افسوس ما خوشبخت و آرامیم
افسوس ما دلتنگ و خاموشیم
خوشبخت زیرا دوست میداریم
دلتنگ زیرا عشق نفرینست

لالا همه در خواب نازند

 

دیگه چیزی ندارند تا ببازند

 

بخواب آروم نه اینکه وقت خوابه

 

بخواب ای گل که بیداری عذابه و عذابه

 

نترس از دست بی قانون فردا

 

بخواب جونم که قانون داره دنیا

 

بخواب آروم گل گلدون خونه

 

که بیرون تا بخوای نامهربونه

  

                                               لالالا که قلبم زیر و رو شد

 

                                               که دست عاشقم پیش تو رو شد

 

                                               که بازم این دلم دیوونگی کرد

 

                                               که این دیوونه با عشق زندگی کرد

 

بخواب ای گل الهی در نمونی

 

نگیره بغضت از نامهربونی

 

بخواب جونم که درها رو ببندم

 

نخوای از من که با گریه بخندم

 

بخواب آروم که خورشیدم خاموشه

 

اونم باید بره چیزی بپوشه

 

اونم طاقت نداره توی سرما

 

اونم غافل شد از حال دل ما

 

                                          همه اینجا غریب اندر غریبند

 

                                          همه از بی نیازی بی نصیبند

 

                                                 الهی کور بشن گر، دیده باشن

 

                                    می گن اینجا همه مردم فریبند

 

چه بی قانون ، قانونش

 

چقدر، بی برکت نونش

 

به نرخ مفت جون کندن

 

شده چیزای ارزونش

 

 نمی دونی چقدر سخته

 

همون کارهای آسونش

 

همش بغض و همش اش بغض

 

روی لبهای خندونش

 

                                                  نترس از دست بی قانون فردا

 

                                                بخواب جونم که قانون داره دنیا

با عشق موافقم گناهم این است

همزاد شقایقم گناهم این است

در سایه دار جار میزد مردی

من عاشقم عاشقم گناهم این است

از سفره ساده دلت سیرم کن

با نان و پنیر خود نمک گیرم کن

روح تو به مهمانی خوابم آمد

ای دوست بیا ، بیا و تعبیرم کن

عشق من و تو حرام شد هر چه که بود

قربانی انتقام شد هر چه که بود

حرفی که دگر نمانده با هم بزنیم

بین من و تو تمام شد هر چه که بود

چندیست که درمانده زبان من و تو

دردیست که افتاده به جان من وتو

از فاصله هم کار گذشته ست دگر

نامحرمی افتاده میان من وتو 

ما خیلی از انقلاب دور شدیم........ . . . از امام حسین فاصله گرفتیم.............. . . شهدا رو پشت سر گذاشتیم....... . ... كم كم داریم میرسیم به میدون خراسون.....كسی پیاده نمی شه؟

گابريل گارسيا ماركز:آدمي فقط در يك صورت حق دارد به ديگري از بالا نگاه كند:و آن هنگاميست كه بخواهد دست ديگري كه بر زمين افتاده بگيرد تا اورا بلند كند

أنا خلقنا الا حمدي نژاد سهواً و انا اخلقهم لنادمين . همانا ما احمدي نژاد را اشتباهي آفريديم و از خلقت آن پشيمانيم . سوره توبه آيه154

دخترك هميشه ميگفت: من براي نجابت وفا و زيباييت عاشق تو شدم. پسرك براي روز تولدش سه حيوان خانگي به او هديه داد... اسب سگ و يك پرنده زيبا! تا دخترك خواست دليل اينكار را بپرسد... پسرك رفته بود. براي هميشه ..

دل من مي خواهد پروانه شود گاهي رها کند خود را ز پيله هاي دلتنگي پر کشد تا در کنار رودي که نگاههاي سرد آلوده اش نکرده باشد و گامهايي خونسرد لطافتش را زخمي نکرده باشد...

 ديروز شيطان را ديدم. در حوالي ميدان بساطش را پهن كرده بود؛ فريب مي‌فروخت. مردم دورش جمع شده‌ بودند،‌ هياهو مي‌كردند و هول مي‌زدند و بيشتر مي‌خواستند. توي بساطش همه چيز بود: غرور، حرص،‌دروغ و خيانت،‌ جاه‌طلبي و ... هر كس چيزي مي‌خريد و در ازايش چيزي مي‌داد. بعضي‌ها تكه‌اي از قلبشان را مي‌دادند و بعضي‌ پاره‌اي از روحشان را. بعضي‌ها ايمانشان را مي‌دادند و بعضي آزادگيشان را. شيطان مي‌خنديد و دهانش بوي گند جهنم مي‌داد. حالم را به هم مي‌زد. دلم مي‌خو

زندگي برگ بودن در مسير باد نيست، امتحان ريشه هاست، ريشه هم هرگز اسير باد نيست. زندگي چون پيچكي است، انتهايش ميرسد پيش خدا

 لالا لالا بخواب دنيا خسيسه.... واسه کم آدمي خوب مي نويسه.... يکي لبهاش تو خوابم غرق خندس.... يکي پلکاش تو خوابم خيسه خيسه

): صد بار قسم خوردم كه نام تو را بر زبان نياورم . ولي افسوس قسم هم نام تو بود

تركه خواب مي بينه تو بازي كامپيوتري زنشو كشته؛ از خواب كه پا مي شه مي بينه زنش كنارشه ؛ ميگه : اه ! باز خر شدم سيو نكردم

 عاشقي را شرط اول ناله وفرياد نيست تا کسي از جان شيرين نگذرد فرهاد نيست عاشقي مقدور هر عياش نيست غم کشيدن صنعت نقاش

): گوته مي گويد: «اگر ثروتمند نيستي مهم نيست، بسياري از مردم ثروتمند نيستند»، «اگر سالم نيستي، هستند افرادي که با معلوليت و بيماري زندگي مي کنند»، «اگر زيبا نيستي برخورد درست با زشتي هم وجود دارد»، «اگر جوان نيستپي، همه با چهره پيري مواجه مي شوند»، «اگر تحصيلات عالي نداري با کمي سواد هم مي توان زندگي کرد»، «اگر قدرت سياسي و مقام نداري، مشاغل مهم متعلق به معدودي انسان هاست»، «اما، اگر «عزت نفس نداري»، برو بمير که هيچ نداري

 بي اراده متولد مي شويم؛ با حسرت زندگي مي کنيم و با اندوه مي ميريم....و آنچه در آن فنا راه ندارد محبت خالصانه است